| چکیده فارسی مقاله |
سخن سردبیر پژوهش آهسته و پیوسته 1. در ماههای اخیر شمار مقالاتی که ازجمله تحقیقات پدیدارشناسانه به شمار میآیند, و نشریه دریافت کرده,فزونی یافته است. نگارنده مقالاتی که از این جمله محسوب میشوند را با دقت خوانده و بررسی کرده است. در نگاه اول, اقبال جامعه علمی به رویکرد تحقیقات کیفی را باید امری مبارک دانست, ولی به نظر میرسد که اگر بنای داوری, مقالاتی باشد که حداقل به نشریه ما رسیده است, این انتظار چندان هم مبارک نیست. مقالات کیفی و ازجمله تحقیقات پدیدارشناسانه نیاز به استاد راهنمایی دارد که خود چند کار پژوهشی کیفی انجام داده باشد. وقتی استاد راهنما و مشاور دراینباره کاری درخور انجام ندادهاند, چگونه میتوان از دانشجویی که تازه به این وادی گام نهاده است, انتظار کاری درخور انتشار داشت. دیگر اینکه تحقیقات کیفی, تحقیقاتی هستند که نیاز به زمان کافی دارند. شاید بتوان پرسشنامهای را درزمانی معقول و نسبتاً کوتاه, طراحی و توزیع و سپس دادههای آن را با نرمافزارهای آماری تجزیهوتحلیل و در زمان مقرر ارائه کرد ولی تحقیقات کیفی, متضمن مراعات آهستگی است. کلندینین[1](2013) درباره تحقیق روایی که در قلمرو تحقیقات کیفی است تشبیهی دارد که شاید نظر من را به نحو بهتری انتقال دهد او معتقد است تحقیق روایی, در مقایسه با تحقیقات کمی , مانند مقایسه فست فود با غذای خانه است. پختن غذا در خانه, زمان بیشتری میبرد. باید مراقب آن بود و به آن دائم سر زد تا غذا آنچنانکه آشپز میخواهد دربیاید. بعد از پختن هم باید دور هم نشست و آرامآرام غذا را خورد. خوردنش مانند پختنش زمانبر است. اما فست فود ها, ازجمله غذاهایی هستند که بهسرعت و در حجم انبوه تولید میشوند و خوردنش هم دیرزمانی نمیپاید. به همین قیاس, در مقالات پدیدارشناسانه, انتظار آهستگی و عمق میرود تا آنچه به رشته تحریر درمیآید, لذتبخش باشد و خواننده تحقیق را به فضای جدیدی که نشان از عمق و دقت دارد, رهنمون شود. مقالاتی که با شتاب و تعجیل بر مبنای روش پدیدارشناسانه, نگاشته میشوند, گاه آنقدر تهیمایه یا میانمایهاند که اگرچند جمله نقلقول از مصاحبهشوندگان هم نبود مشخص نمیشد که نگارنده در انبان تحقیق, چه چیزی جمع کرده است. گاه پارهای نویسندگان تصور میکنند تحقیق پدیدارشناسانه یعنی مصاحبه کردن و چون ,این کار سادهای است, بهراحتی میتوان انجام داد. حالآنکه قصه به این سادگیها نیست, همسخن شدن و همراه شدن با فردی که تجربهای دارد که ما قصد فهم آن تجربه را از منظر او داریم, چندان کار سادهای نیست, نمیتوان با چند پرسش ساده و متوالی به فهم تجربه شخص در زمان کوتاه نائل آمد. لیچمن[2] (2011) معتقد است که برای هر ساعت مصاحبه ای که انجام میشود باید حداقل ده ساعت کار انجام داد. حال نویسنده باید در نظر بگیرد که آیا برای 15 ساعت مصاحبه , 150 ساعت زمان صرف کرده است تا دادههای معتبر انجام شود. ابتداییات تحقیق پدیدارشناسانه نیز در اغلب مقالات , مراعات نشده است. این خود مزید بر علت میشود وقتی نویسنده اساساً تصور دقیقی از تحقیق پدیدارشناسانه ندارد. 2. مقالات پرشمار دیگری که نشریه دریافت میکند, مقالات پیمایشی است. مقالات پیمایشی گرچه مبنای منطقی و مناسبی دارند و هنوز در مجامع علمی, فراوان استفاده میشوند ولی وقتیکه مبنای تحقیق منطقی نباشد, به نتایج آن چندان نمیشود اعتماد کرد. قرار بر آن است که تحقیقات پیمایشی, رفتار, باور و نگرش جامعه هدف را ارزیابی کند ولی وقتی موضوع ارزیابی, موضوعی است که بر اساس آن درباره طرحی یا سیاستی میخواهد داوری شود و جامعه هدف از آن اطلاعی ندارد تا چه میزان میتوان به نتایج تحقیق اعتماد کرد. مانند اینکه شما از کسانی که درباره کاربرد فناوری در مدارس اطلاعات کافی ندارند, پرسشهایی بپرسید که مستلزم تخصص و دانایی است. یا از دبیرانی که رشته تخصصی آنها به گرافیک و زیباییشناسی تصویر مرتبط نیست درباره تصاویر دروس , سؤالات تخصصی بپرسید. میتوانید خوشامد و عدم خوشامد جامعه هدف را درباره امری سؤال کنید ولی این متفاوت است از پرسیدن سؤالات تخصصی درباره چگونگی کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات در مدارس هوشمند یا زیباییشناسی تصاویر کتابهای درسی. همکاران شما در نشریه امیدوارند که قوت و غنای نشریه با مقالات علمی و وزین, افزایش یابد و سمتوسوی مقالات نشانگر حل مسئلهای از جانب محقق باشد و نه آنکه از سر مد و امر شایع, مقالهای نگاشته شود و مشکل نویسنده یا نویسندگانی حل شود . محمد عطاران سردبیر [1] Clandinin [2] Lichtman |